574

مینی بوس پر از مسافر به سوی مقصد در حرکت بود
که مردی رو می بینن که تلو تلو می خورده و منتظر تاکسی بوده.
فکر می کنن حالش بده، توقف می کنند
و مرد بی چاره رو سوار می کنند
همین که راه می افتند، مرد مست به دور و برش نگاهی می کنه
و می گه:عقبی ها بی شرفن، جلویی ها بی شعورن،
سمت راستی ها خرن و سمت چپی ها گاون!
راننده مینی بوس شاکی می شه وچنان می کوبه روی ترمز که همه ی مسافرها روی همدیگه می افتند!
راننده میاد مرد مست رو از زیر دست و پای مسافرها می کشه بیرون
و می گه: مردک!
اگر جرات داری یک بار دیگه بگو کی خر و گاو و بی شعوره!
مرد مست با کمال خونسردی می گه:
من از کجا بدونم ؟ با اون ترمزی که تو کردی
همه قاطی شدند!.

دعای فرج آپلود عکس رایگان و دائمی آپلود عکس رایگان و دائمی

. مسعود
چهار شنبه 25 / 1 / 1393 . 3:41 بعد از ظهر
552

آهنگری بود که با وجود رنج های متعدد و بیماری اش عمیقاً به خدا عشق می ورزید. روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت از او پرسید:

تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیب می کند دوست داشته باشی؟ آهنگر، سر به زیر آورد و گفت:

وقتی می خواهم وسیله ای آهنی بسازم یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم. سپس آن را روی سندان می گذارم و می کوبم تا به شکل دلخواهم درآید. اگر به صورت دلخواهم درآمد، می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود. اگر نه، آن را کنار می گذارم.

همین موضوع باعث شده است که همیشه به درگاه خداوند دعا کنم که خدایا! مرا در کوره های رنج قرار ده، اما کنار نگذار.!!

دعای فرج آپلود عکس رایگان و دائمی آپلود عکس رایگان و دائمی

. مسعود
سه شنبه 17 / 1 / 1393 . 3:42 بعد از ظهر
405

ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ﺍﺳﯿﺮ ﭘﺪﺭﯼ ﻋﯿﺎﺵ، ﮐﻪ ﺩﺭﺁﻣﺪﺵ ﻓﺮﻭﺵ ﺷﺒﺎﻧﻪ
ﺩﺧﺘﺮﺵ ﺑﻮﺩ !
ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺭﻭﺯﯼ ﮔﺮﯾﺰﺍﻥ ﺍﺯ ﻣﻨﺰﻝ ﭘﺪﺭﯼ ﻧﺰﺩ ﺣﺎﮐﻢ ﭘﻨﺎﻩ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻗﺼﻪ
ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺯﮔﻮ ﮐﺮﺩ . ﺣﺎﮐﻢ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﺯﺍﻫﺪ ﺷﻬﺮ ﺍﻣﺎﻧﺖ ﺳﭙﺮﺩ ﮐﻪﺩﺭ
ﺍﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﻣﺎ ﺟﻨﺎﺏ ﺯﺍﻫﺪ ﻫﻢ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺐ ﺍﻭﻝ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﺍ ......... .
ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﺩﺧﺘﺮ ﻧﯿﻤﻪ ﺑﺮﻫﻨﻪ ﺑﻪ ﺟﻨﮕﻞ ﮔﺮﯾﺨﺖ ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﺴﺮ
ﻣﺴﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﮐﻠﺒﻪ ﺧﻮﺩ ﯾﺎﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻭﺿﻊ،
ﺍﯾﻦ ﺯﻣﺎﻥ، ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﻣﺎ، ﺍﯾﻨﺠﺎ ﭼﻪ ﻣﯿﮑﻨﯽ !!!؟
ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﺑﯿﺸﻪ ﻭ ﺟﺎﻧﺶ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺁﺭﯼ ﭘﺪﺭﻡ ﺁﻥ
ﺑﻮﺩ ﻭ ﺯﺍﻫﺪ ﺍﺯ ﺧﯿﺮ ﺣﺎﮐﻢ ﭼﻨﺎﻥ، ﺑﯿﭙﻨﺎﻩ ﻣﺎﻧﺪﻡ .
ﭘﺴﺮﻫﺎ ﺑﺎ ﮐﻤﯽ ﻓﮑﺮ ﻭ ﻣﮑﺲ ﻭ ﺩﯾﺪﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﻧﯿﻤﻪ ﺑﺮﻫﻨﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ
ﮔﻔﺘﻦ ﺗﻮ ﺑﺮﻭ ﺩﺭ ﻣﻨﺰﻝ ﻣﺎ ﺑﺨﻮﺍﺏ ﻣﺎ ﻧﯿﺰ ﻣﯿﺂﯾﯿﻢ.
ﺩﺧﺘﺮ ﺗﺮﺳﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﺴﺮ ﻣﺴﺖ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﭼﮕﻮﻧﻪ
ﺑﮕﺬﺭﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﮐﻠﺒﻪ ﺧﻮﺍﺑﺶ ﺑﺮﺩ . ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﺩﯾﺪ ﺑﺮ ﺯﯾﺮ ﻭ
ﺑﺮﺵ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﻮﺳﺘﯿﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻔﻆ ﺳﺮﻣﺎ ﻫﺴﺖ ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﺴﺮ ﺑﯿﺮﻭﻥ
ﮐﻠﺒﻪ ﺍﺯ ﺳﺮﻣﺎ ﻣﺮﺩﻧﺪ !
ﺑﺎﺯ ﮔﺸﺖ ﻭ ﺑﺮ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﺷﻬﺮ ﺩﺍﺩ ﺯﺩ ﮐﻪ :
ﺍﺯ ﻗﻀﺎ ﺭﻭﺯﯼ ﺍﮔﺮ ﺣﺎﮐﻢ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﺷﺪﻡ،
ﺧﻮﻥ ﺻﺪ ﺷﯿﺦ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻣﺴﺖ ﻓﺪﺍ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ،
ﻭﺳﻂ ﮐﻌﺒﻪ ﺩﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﻪ ﺑﻨﺎ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ،
ﺗﺎ ﻧﮕﻮﯾﻨﺪ که ﻣﺴﺘﺎﻥ ﺯ ﺧﺪﺍ ﺑﯿﺨﺒﺮﻧﺪ....

دعای فرج آپلود عکس رایگان و دائمی آپلود عکس رایگان و دائمی

. مسعود
دو شنبه 19 / 11 / 1392 . 3:15 بعد از ظهر
398

ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮﯼ ﺩﺭ ﻫﺘﻞ ﺧﺎﺭﺟﯽ،
ﺷﺐ : ﺯﻥ ﯾﮏ ﻣﻮﺵ ﺩﯾﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﮔﻔﺖ .
ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﺑﻪ ﭘﯿﺸﺨﺪﻣﺖ ﻣﯿﮕﻢ ﻣﻮﺷﻮ ﺍﺯ ﺍﺗﺎﻕ
ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﻨﺪﺍﺯﻩ .
ﺯﻥ ﮔﻔﺖ : ﺗﻮ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺑﻠﺪ ﻧﯿﺴﺘﯽ !
- ﯾﻪ ﮐﺎﺭﯾﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ .
ﻣﺮﺩ ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﭘﯿﺸﺨﺪﻣﺖ : you know tom and
jerry?
ﭘﯿﺸﺨﺪﻣﺖ: of course
- ﻣﺮﺩ : jerry is here

دعای فرج آپلود عکس رایگان و دائمی آپلود عکس رایگان و دائمی

. مسعود
شنبه 15 / 11 / 1392 . 3:44 بعد از ظهر
394

ﻣﻘﯿﻢ ﻟﻨﺪﻥ ﺑﻮﺩ، ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺳﻮﺍﺭ
ﺗﺎﮐﺴﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﮐﺮﺍﯾﻪ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﺮﺩﺍﺯﺩ . ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ
ﺑﻘﯿﻪ ﭘﻮﻝ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺮﻣﯽ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪ 20 ﭘﻨﺲ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺗﺮ
ﻣﯽ ﺩﻫﺪ !
ﻣﯽ ﮔﻔﺖ : ﭼﻨﺪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﯼ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﮐﻠﻨﺠﺎﺭ ﺭﻓﺘﻢ ﮐﻪ
ﺑﯿﺴﺖ ﭘﻨﺲ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﻢ ﯾﺎ ﻧﻪ؟ ﺁﺧﺮ ﺳﺮ ﺑﺮ
ﺧﻮﺩﻡ ﭘﯿﺮﻭﺯ ﺷﺪﻡ ﻭ ... ﺑﯿﺴﺖ ﭘﻨﺲ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ
ﮔﻔﺘﻢ ﺁﻗﺎ ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺯﯾﺎﺩ ﺩﺍﺩﯼ ...
ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ . ﻣﻮﻗﻊ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺷﺪﻥ
ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺁﻗﺎ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ
ﻣﻤﻨﻮﻧﻢ . ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﺑﺎﺑﺖ ﭼﯽ ؟ ﮔﻔﺖ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ
ﻓﺮﺩﺍ ﺑﯿﺎﯾﻢ ﻣﺮﮐﺰ ﺷﻤﺎ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﻭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﻮﻡ ﺍﻣﺎ
ﻫﻨﻮﺯ ﮐﻤﯽ ﻣﺮﺩﺩ ﺑﻮﺩﻡ . ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪﻡ ﺳﻮﺍﺭ ﻣﺎﺷﯿﻨﻢ
ﺷﺪﯾﺪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﮐﻨﻢ . ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ
ﺷﺮﻁ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﮔﺮ ﺑﯿﺴﺖ ﭘﻨﺲ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺩﺍﺩﯾﺪ ﺑﯿﺎﯾﻢ .
ﻓﺮﺩﺍ ﺧﺪﻣﺖ ﻣﯽ ﺭﺳﯿﻢ !
ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ : ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩﻡ ﺩﮔﺮﮔﻮﻥ ﺷﺪ ﺣﺎﻟﯽ
ﺷﺒﯿﻪ ﻏﺶ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩ . ﻣﻦ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺧﻮﺩﻡ
ﺑﻮﺩﻡ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺳﻼﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﯿﺴﺖ
ﭘﻨﺲ ﻣﯽ ﻓﺮﻭﺧﺘﻢ.

دعای فرج آپلود عکس رایگان و دائمی آپلود عکس رایگان و دائمی

. مسعود
سه شنبه 13 / 11 / 1392 . 2:54 بعد از ظهر
367

خیلی عالــــــیه .....
در اولین صبح عروســی ، زن و شوهــر توافق کردند
که در را بر روی هیچکس باز نکنند .
ابتدا پدر و مادر پسر آمدند . زن و شوهر نگاهی به همدیگر انداختند .
اما چون از قبل توافق کرده بودند ، هیچکدام در را باز نکرد .
ساعتی بعد پدر و مادر دختر آمدند .
زن و شوهر نگاهی به همدیگر انداختند .
اشک در چشمان زن جمع شده بود و در این حال گفت :
نمی تونم ببینم که پدر و مادرم پشت در باشند و در را روشون باز نکنم . شوهر چ
یزی نگفت ، و در را برویشان گشود .
سالها گذشت خداوند به آنها چهار پسر داد .
پنجمین فرزندشان دختر بود . برای تولد این فرزند ،
پدر بسیار شادی کرد و چند گوسفند را سر برید و میهمانی مفصلی داد . مردم متعجبانه از او پرسیدند :
علت اینهمه شادی و میهمانی دادن چیست ؟
مرد بسادگی جواب داد :
چـــون این همـــون کسیــــه که ، در را برویم باز میکنـه !!!

دعای فرج آپلود عکس رایگان و دائمی آپلود عکس رایگان و دائمی

. مسعود
پنج شنبه 3 / 11 / 1392 . 3:18 بعد از ظهر
255

                              

فرق عشق و ازدواج
شاگرد از استادش پرسید: عشق چیست؟

استاد در جواب گفت:به گندم زار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاور.

اما هنگام عبور از گندم زار به یاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای

بچینی.

شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت.

استاد پرسید: چه اوردی؟


و شاگرد با حسرت جواب داد: هیچ!

هر چه جلوتر میرفتم خوشه های پر پشت تری می دیدم و به امید پیدا کردن

پر پشت ترین تا انتهای گندم زار رفتم.

استاد گفت: عشق یعنی همین!

شاگرد پرسید: پس ازدواج چیست؟

استاد گفت: به جنگل برو و بلند ترین درخت را بیاور.

اما به خاطر داشته باش که باز هم نمی تونی به عقب برگردی!!

شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت.

استاد از او ماجرا را پرسید و شاگرد در جواب گفت:

به جنگل رفتم و اولین درخت بلندی را که دیدم انتخاب کردم.

به سبب انکه ترسیدم اگر جلو بروم باز هم دست خالی برگردم.

استاد گفت: ازدواج یعنی همین!

دعای فرج آپلود عکس رایگان و دائمی آپلود عکس رایگان و دائمی

. مسعود
شنبه 16 / 7 / 1392 . 3:42 بعد از ظهر
232

                                  

در حالِ عشق بازی بودیم که موبایلم زنگ خورد، سرم را از لای پاها درآوردم، دستم دراز شد و گوشی را که صدای زنگ دومش هم داشت در می آمد، از کنار تخت برداشتم، نگاه کردم، بر صفحه اسم حمید افتاده بود که بعید بود از روی ملال و بی حوصلگی زنگ زده باشد، مدت زیادی نبود که هم را می شناختیم. درست ده ماه پیش، توسط همسرش ماریا که همکار من است به میهمانی سالگرد ازدواج شان دعوت شده بودم و هم دیگر را ملاقات کرده بودیم. برخلاف ماریا که مطلقن اهل کتاب نبود و نیست حمید هر شبه روی سطرهای رُمانی که تازه هم منتشر شده باشد می خوابد و همین باعث شد که در همان اولین برخورد، رابطه عمیقی بین ما شکل بگیرد، طوری که طی ده ماهِ اخیر هیچ جمعه ای را بدون شب نشینی در خانه همدیگر سرنکردیم.
کم کم داشت صدای زنگ سوم هم در می آمد که خانم سرش را از زیر پتو درآورد و داد زد
- خفه می کنی اون قارقارکت رو یا خفه ش کنم!؟
- ببخش عزیزم! مجبورم اینو جواب بدم ، مهمّه!

سپس با نرمه ی انگشت سبابه ، دکمه ی سبز روی موبایل را فقط لمس کردم

- چطوری رفیق، خوبی!؟
- هومن به دادم برس من گند زدم دارم می میرم هرچه زودتر باس ببینمت
- حالا چرا گریه می کنی کسی مرده!؟
- نه! خودم مُردم، جانِ ماریا الانه که بمیرم
- بگو چی شده این طوری تا بیام ببینمت خودم می میرم
- نه لازم نیست زحمت بکشی من میام پیشت، توی راهم
- بالاخره نمی گی چی شده؟
- چرا! واسه همین دارم میام! من خائن ام هومن، دیگه قادر نیستم توی چشای ماریا نگاه کنم، واسه اولین بار بعد از یازده سال زندگی مشترک، امروز منشی م گولم زد، من به زنم خیانت کردم هومن می فهمی...!؟
- فکر کردم چی شده ، حالا کجایی!؟
- ده دقیقه دیگه می رسم خونه ت
- اوکی، منتظرم

همین که قطع کرد پتو را کنار زدم، به ماریا گفتم زود باش!مهمان دارم!

 

دعای فرج آپلود عکس رایگان و دائمی آپلود عکس رایگان و دائمی

. مسعود
جمعه 27 / 6 / 1392 . 8:55 بعد از ظهر
206

                                                    

زن و مرد از راهی می رفتند، ماموران آنها را دیدند وآنها را خواستند!
پرسیدند شما چه نسبتی با هم دارید؟
زن و مرد جواب دادند زن و شوهریم
ماموران مدرک خواستند،
زن و مرد گفتند نداریم !
ماموران گفتند چگونه باور کنیم که شما زن و شوهرید ؟!
زن و مرد گفتند ...

برای ثابت کردن این امرنشانه های فراوانی داریم ... !

اول اینکه آن افرادی که شما می گویید دست در دست هم می روند،
ما دستهایمان از هم جداست!

دوم، آنها هنگام راه رفتن و صحبت کردن به هم نگاه می کنند،
ما رویمان به طرف دیگریست!

سوم آنکه آنها هنگام صحبت کردن و راه رفتن،با هم با احساس حرف می زنند،
ما احساسی به هم نداریم!

چهارم آنکه آنها با هم بگو بخند می کنند،
می بینید که، ما غمگینیم!

پنجم، آنها چسبیده به هم راه می روند،
اما یکی ازما جلوترازدیگری می رود!

ششم آنکه آنها هنگام با هم بودن کیکی، بستنی ای، چیزی می خورند،
ما هیچ نمی خوریم!

هفتم، آنها هنگام با هم بودن بهترین لباسهایشان را می پوشند،
ما لباسهای کهنه تنمان است.. !

هشتم، ...

ماموران گفتند
خیلی خوب،
بروید،
بروید،..
فقط بروید ... !

دعای فرج آپلود عکس رایگان و دائمی آپلود عکس رایگان و دائمی

. مسعود
سه شنبه 17 / 6 / 1392 . 9:26 بعد از ظهر
197

                          

شیر نری دلباخته‏ی آهوی ماده شد.

شیر نگران معشوق بود و می‏ترسید بوسیله‏ حیوانات دیگر دریده شود.
از دور مواظبش بود…
پس چشم از آهو برنداشت تا یک بار که از دور او را می نگریست،
شیری را دید که به آهو حمله کرد. فوری از جا پرید و جلو آمد.
دید ماده شیری است. چقدر زیبا بود، ...

گردنی مانند مخمل سرخ و بدنی زیبا و طناز داشت.
با خود گفت: حتما گرسنه است. همان جا ایستاد و مجذوب زیبایی ماده شیر شد.
و هرگز ندید و هرگز نفهمید که آهو خورده شد…
نتیجه اخلاقی : هیچ وقت به امید معشوقتون نباشید !! و در دنیا رو سه چیز حساب نکنید اولی خوشگلی تون دومی معشوقتون و سومی را یادم رفت. اها اینکه تو یاد کسی بمونید وقتی لازمه .

دعای فرج آپلود عکس رایگان و دائمی آپلود عکس رایگان و دائمی

. مسعود
سه شنبه 10 / 6 / 1392 . 6:15 بعد از ظهر
190

                                               

چشمای مغرورش هیچوقت از یادم نمیره .
رنگ چشاش آبی بود .
رنگ آسمونی که ظهر تابستون داره . داغ داغ…
وقتی موهای طلاییشو شونه می کرد دوست داشتم دستامو زیر موهاش بگیرم
مبادا که یه تار مو از سرش کم بشه .
دوستش داشتم .
لباش همیشه سرخ بود .
مثل گل سرخ حیاط . مثل یه غنچه …
وقتی می خندید و دندونای سفیدش بیرون می زد اونقدرمعصوم و دوست داشتنی می شد که اشک توی چشمام جمع میشد.
دوست داشتم فقط بهش نگاه کنم .
دیوونم کرده بود .
اونم دیوونه بود .
مثل بچه ها هر کاری می خواست می کرد .
دوست داشت من به لباش روژ لب بمالم .
می دونست وقتی نگام می کنه دستام می لرزه .
اونوقت دور لباش هم قرمز می شد .
بعد می خندید . می خندید و…
منم اشک تو چشام جمع میشد .
صدای خنده اش آهنگ خاصی داشت .
قدش یه کم از من کوتاه تر بود .
وقتی می خواست بوسش کنم ٫
چشماشو میبست ٫
سرشو بالا می گرفت ٫
لباشو غنچه می کرد ٫
دستاشو پشت سرش می گرفت و منتظر می موند .
من نگاش می کردم .
اونقدر نگاش می کردم تا چشاشو باز می کرد .
تا می خواست لباشو باز کنه و حرفی بزنه ٫
لبامو می ذاشتم روی لبش .
داغ بود .

دعای فرج آپلود عکس رایگان و دائمی آپلود عکس رایگان و دائمی

continue
. مسعود
چهار شنبه 4 / 6 / 1392 . 5:1 بعد از ظهر
صفحه قبل 1 صفحه بعد
پسری با server داغون
...
ABOUT

با عرض سلام و خوشامدگویی به وبلاگ پسری باِ server داغون از شما استدعا دارم که با نظرات سازنده و تبادل لینک در بهتر شدن این وبلاگ کمک کنید مدیریت وب:مسعود
...
...
...
TAGS
...
LINKS
!...یڪے برعڪس همـہ...!✘
دنیای نگین و الی
✿ـدخــیــ ـرـوﺂنــیــ✿
اجی شیما
دلم گرفته .....
♥گالرے عکس میس لاو♥
اینجا همه چی درهمه
بانوی پاکی ها
✿ܓ❀‿❀ ̤̈Ɗ̤̤̈̈Ɩ̤̤̈̈Ƒ̤̤̈̈Ƒ̤̤̈̈Ʀ̤̤̈̈Є̤̤̈̈Ɲ̤̤̈̈Ƭ̤̤̈̈ ̤̤̈̈Ɠ̤̤̈̈Ɩ̤̤̈̈Ʀ̤̈Լ❀‿❀ ✿
فریاد عشق
همسفر
حرفـــــــــ دل
❤ غرور ❤
پینکی پای
•❥•●㋡باحالاش بفرما تو㋡•❥•●
girlsworld
دخترانه های من!
ღ♥ღ عـشـق مـمـنـوعـه ღ♥ღ
تنهایی مطلق
نوشته های یک مغز بیمار
٠•ღ❤ دخترونه❤ღ•˙
دختری که از ماه امد
تو در تو
my pink dream
**خط خطی های ذهن من **
مخاطب خاص
آتریساجون مامان و بابا
*آخــــــــ ـــر قــــ ــصـــ ــه...*
بازیگران ترک
دخترونه و علمی
دخترونه
GOLDEN STAR
ریحانه
حرفهای دل تنهای من
تنهایی مبهم دختر برفی
♠دختر مهربون...♠
بـیــخـــ☆ــے دنـیـــ◕‿-ـاシ
بوسه خیال
♦ قـآلب هـآی بی دل ♦
آی زندگی...
عشــ♥ــق خیــــ♥ــالـــ♥ــی
حرف های دو دیوونه
عاشقانه
my pink dream
♥دخـــــــتر شیـــــشه ایـــــ♥
snowgirls
اصن من لاشی ولی تو ارزوته با من باشی
ܔܜܔᗩƪѺѻѺѻѺѻᘉܔܜܔ
دانلود همه چیز که دخترا وپسرا دوس دارن
غم عشق
فاز سنگین
♠دختر مهربون...♠
♥-رویای-احساس-♥
deltang eshgham
my pink dream
دنیای ما
عاشق به عشق نرسیده
K POP 물어
چشمک عشق
حامد خاطری
دختر کوچولو
ℒℴνℯ بازیگران و خوانندگان کره ای ℒℴνℯ
❤ •.¸¸¸.• ❤ღღدلنوشته های من❤ •.¸¸¸.• ❤ღღ
♫♫دخمل صورتی بادیوونگی های دخملونش ♫♫
منتظر
هشتمین خورشید ولایت
سرگرمی و جوک ، اس ام اس
♥♥just the girls♥♥
♥Anil.Ailin♥
کلبه تنهایی
فصل دل
ای توبه ی شکسته ام
leyli.net7
عکس و بازی
عشق
ترنم اشک ها و لبخندها
صفای اشک وفای غم
اینجا همه چی در هم
من و خدا
دلنوشته
عشق اخر
کـــلـبه ی تـــنهایـــی مــن
تنها
$دختر مهربون$
خاطر تنها
دختری با احساسات شیک
ملوسک
کاش میدانستی
یادداشت های کهنه ی من
چی میخوای؟
ღ مــــن و خــــــدا ღ
مثــــــــــــل هميشه دلنوشتـــــــه اما يكم متفاوتــــــــ!
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒوبلاگ دخترانهƸ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ
کویر و ستاره
^_^ دنیای ما ^_^
من و خاطره هام
مسابقه دخترونه
♥It's a different thing♥
بانوی اردیبهشت
درد...زندگی...درد
╬♥═╬ڵـذتِ زنـנگـے╬♥═╬
♀دختر ساده...♀
ღ♂بےا تۅ ےﮧ כּف๛ے تازﮧ ڪכּ♀ ღ
عاشقانه های من برای سعید
دلنوشته های من و عشقم
☺☺☺کمپی برای 14 ساله ها♥♥♥
(✿◠‿◠)راه✬✬ بی‌پایان(◕‿◕✿)
عاشقان تنها
دلنوشته و.....
♥ رویای شیرین من ♥
❤پنجره ای رو به خدا❤
حرف دل
♥عشقم محمد♥
بامن بمان
blog+alone=blone
paris
"عـِـشـــ♥ـــــقِ"
دنیای مطالب
جزوه و حل المسائل
در امتداد باران
چشمک
ܨܓܨღ خــــــــیــــــــــال عـــــــــشـــــــــــق ღܨܓܨ
عاشقانه های مجید و حدیث
عشق من .............HN
رسانه فرهنگی موسیقی مـــلـــودیـــ ها!
کلبه عشق
عاشقانه های من و عشقم
ܨܓܨღ בلبـــــــ♥ــــــآخـتــــﮧ ღܨܓܨ
دوتا عاشق
عاشقانه های من
ااگه بدونی من چقد دوست دارم
کلبه عشق
تقدیم به تنها عشق زندگیم...امیر
Ehsan & Shakila
خلوتگاه رویا
دانلود همه چیز که پسرا ودخترا دوس دارن
MJHA
ملودی عشق
♥♥♥سمیه و صادق♥♥♥
* هر کی عاشقه بیاد اینجا *
عاشقانه هایF & S
دلم شکسته
کلبه ای برای چند قدم تنهایی
♥♥دنیای من باش♥♥
★Girls Generation★
live for love
مشاوره عشق
دنیای تیره من
عــــــــــــــاشــــــقــــــانـــهــــــ
عاشقانه ترین وبلاگ
neda &milad
HOMA JoON
hoda JoON
♥H & M♥
❤عشق با رنگ ابی❤
♥♥♥ امیر و نازنین ♥♥♥
just girls
دنیایی متفاوت
سکوت
کلبه تنهایم
♥فرشته عشق♥..........
everything
عاشقانه ها
تصاویر الهام حمیدی
san niea ba-love
♥ܓـــــــــܨ♥ خدا میبیند♥ܓـــــــــܨ♥
دنیای مطالب
♥افسونگر عـــاشق♥
˙·٠•●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●•٠·˙عـــــــاشــــــــقانه
✯ ✮ ✔End world✔ ✮ ✯
بی معرفتانه
عشقولانه
دختران خوشتیپ چادری
☔☂ چـــــــترم خداســـــــت ☂☔
عاشقانه های من برای سعید
❥❥נڅتړے با נۅړبےכּݜ❥❥
NOTLOVE
درد عشق(سعید و مهشاد)
هرچی که دلمون بخواد
دنیای کره
اينجاكره است....
عاشقانه های پویا و سارا
________ღ❀✿Hot LOVE✿❀ღ________
ღ☂ღlove2loveღ☂ღ
پورسال دانلود
قاصدکی در آسمان
عشقولانه هاي من براي مسعود!
Oº°(♥‿♥)شمـــ
طراحی و انیمیشن
LSN لکستان عاشقانه اشک
ღ♥ღخیال,تنها راه باتو بودن استღ♥ღ
میعادگاه منو و عشقم
ashke khoni
˙·٠•●♥دختـــــــــــــر ک تـنـهــا♥●•٠·˙
BUT GIRL
ღღFaRzAd FaRzInღღ
لعنت به اون کسی که عاشقم کرد~!~
♥♥♥♥فقط به عشق رئال♥♥♥♥
✿Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ✿خانوم گل.سمیرا ✿Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ
√ املت √√√
سایت عاشقانه رویای خیس
شخصی
همه چی ... Black
♥نوجوانی و عشق کور♥
دنياي من - دنياي ما
بازیگرهاوخواننده های امریکایی
goodlife
دنیای مطالب
نیش خند
..پرنسس صورتی..
عشق
story love
Love is beauty
baye
(عكس وبازي ) pat & mat
my love
ترول جدید
ســــــــــــــیگار صــــــــــورتی
بوســــه
selena gomez
عروسک
باهم بودن
عاشقانه
بهترین دوستان
عارفانه هاي الي
داستان های جذاب و خواندنی
بهترین وبلاگ عاشقانه
باران
بهترین وزیباترین عشقم
وبلاگ طرفداران لی مین هو و خاطرات خون اشام
عکسدونی/عکس های روز دنیا
ترنم باران
کلبه عشق
♥★ دردعـــــــــــــــــــشق★♥
شب های بارانی
دخترونه
تنهای شیطون
ذِهْنِــ آشُفْتهــ یــ مَنْــ
ღ✿♥|دلــتـنــــگــ|♥✿ღ
♥ مَنــو اَمیـטּ عشقــَمــ ♥
The L☂ve Shack
راکا عشق
sheytoonbala
ماجراهای مهتاب ویگانه
nemidoonamesmeshochibezaram
شب پرستاره
کلبه تنهایی من
دختر اذری
✿✿✿رز مـــشــکــی✿✿✿
عـکس هایی از پشت صحنه ی دونگ یی
قاطی پاتی!!!
بیاپیشم تنها نمون
جهان دختران گوگولی
ooof girlsss
باران عشق.. مهشادم بخاطرت دنیا رو بهم میریزم.. تنها دلیل زنده بودنم تویی نفسم
گل مریم
♥|عاشق کشون|♥
saba
hehe bamaze
حجاب
دختر کوچولو
Heart..Stricken
✿❤امید به زندگی ✿❤
قبرم
فردا گستر
شادی بوک
عشق پاک
Everything
°°★°✿♥ کر کره خنده °°★°✿♥
سحر قریشی
مادر
2khtare tanha
♥♥♥باران عشق♥♥♥
لبخندی برای زندگی
سر دوستی
دنبال چی هستی .عکس مقاله.همه چی داریم
عاشقان
ایالـــت مـرمـر ایرونی
احساس رویایی
داغون دل...!
میوه ممنوع
سناتور
پرسپولیس
سایه سفید
دختریـ از جنسـ غـرور
...
جذاب ترین پسر دنیا
✿ ✿ تنهایی ناز بانو✿ ✿
دختری از جنس مرگ
ترنم
عشق من
ترانه یک سکوت
juju
من از پاییزغمگین ترم
کلبه عاشقانه ما12تا
دلخستگي هاي روزاي باروني من
داستان های جذاب و خواندنی
عکسهای هنرمندان خارجی
آبـــی تر از دریا
متنفرم از پسرا
عشق من مریم
لبخند
عشقه من تویی
رونالدو
پسران کلاه سفید
شعر های عاشقانه
♥♥♥ردپای عشق♥♥♥
دلنوشته و..... بیا بریم سر بزنیم....!
تنــــ♥ـــها رهــــــ♥ــا
عشق مرده . . .
این عادلانه نیست......خدایا!!!
برای دوستانم
دنیای عـکس
عاشـــــــق تنهــــــــا
کهکشانیها
مطالب بامزه و خنده دار ، اعتراف هاي بامزه .خاطرات با مزه . س
دل نوشته
آرمین ملکی
justlove
عشق
ღعاشقه گمنامღ
♥دختری از جنس بارون♥
❤دنیای تنهایی من❤
موس بیسیم شیشه ای

باسلام جهت تبادل لینک ابتدا مارا با عنوان پسری باserverداغون و ادرس eshgham_mahshid1.loxblog.com لینک کنید سپس در قسمت نظرات ب بنده اطلاع دهید تا لینک شمارا در اسرع وقت در وب قرار بدهم با تشکر از همکاری شما 





...
OTHER